معنی چند اسم
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۵۹ ب.ظ
ی چندتا اسمو معنیشون بخونید
ردیف | نام | ریشه زبانی | شرح و معنی |
1 | ایرج | فارسی | پهلوی از شخصیتهای شاهنامه، نام کوچکترین پسر فریدون پادشاه پیشدادی ایران |
2 | ایزد | اوستایی-پهلوی | در فرهنگ ایران باستان، هر یک از فرشتگانی که اهمیت آنها پس از امشاسپندان است، خداوند |
3 | ایزد پناه | فارسی | آن که خداوند پناه و حامی اوست ، نام یکی از سرداران هخامنشی |
4 | ایزدبد | فارسی | نام یکی از سرداران زمان هخامنشی |
5 | ایزدداد | فارسی | داده خداوند، آفریده خداوند، نام دانشمندی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی |
6 | ایزدگشسپ | فارسی | از شخصیتهای شاهنامه، نام دبیر انوشیروان پادشاه ساسانی |
7 | ایزدیار | فارسی | آن که خداوند یار و یاور اوست ، نام یکی از شخصیتهای منظومه ویس و رامین |
8 | ایشا | عبری | نام پدر داوود(ع) |
9 | ایلا | فارسی | از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی |
10 | ایلیا | عبری | خدای خدایان - تغییر یافته نام الیاس یکی از چهار پیامبرجاویدان |
11 | ایلیاس | عبری | الیاس |
12 | ایمان | عربی | اعتقاد به وجود خداوند وحقیقت رسولان و دین ، یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری |
13 | ایوب | عبری | آن که به خدا رجوع می کند ، نام یکی از پیامبران که خداوند او را به بلاهای فراوان دجار کرد و سپس او را عافیت بخشید و به همین دلیل به صبر وشکیبایی شهرت دارد |
14 | ایلیا | سریانی | راستگوی بزرگ - نام حضرت علی (ع) در تورات |
15 | امیر ارسلان | فارسی | حاکم شجاع - پادشاه شیر دل - قهرمان یکی از داستانهای بسیار مشهور ایرانی که نقیب الممالک نقال ناصرالدین شاه آنرا روایت کرده است |
16 | ارشا | اوستایی-پهلوی | مرد مقدس |
17 | ایلگار | سریانی | خداوندگار- قدرتمند - مرکب از ایل به معنای خداوند یا هر موجود صاحب قدرت + پسوندافاده فاعلیت(گار) |
18 | اترین | اوستایی-پهلوی | آترینا - آذرین، نام پسر اوپَدرَم که به نوشته سنگ نوشته بیستون در زمان داریوش پادشاه هخامنشی در خوزستان یاغی شد و خود را پادشاه خوزستان خواند |
19 | ارباب | عربی | پادشاه کارفرما رئیس |
20 | اقشین | فارسی | معنی اسم را در این قسمت بنویسید |
21 | ادیان | فارسی | کنایه از مرد درشت هیکل و قوی - مرکب تندرو و فربه |
22 | اریا | فارسی,اوستایی-پهلوی | در زبان کلدانی به معنی برج اسد-درخت آمله که دارای میوه هایی ترش و کوچک مانند آلو است |
23 | ارتیان | عربی | منسوب به آتش - آتشکده - برافروخته مثل آتش |
24 | ارسیا | فارسی | زلال و شفاف مانند اشک چشم-به کسر الف اول - مرکب از ارس(اشک چشم) + یا نسبت |
25 | امیرعلی | عربی | مرکب از امیر(پادشاه)+علی(بالا رفتن و صعود کردن) |
26 | ابالفضل | فارسی | خداوند هنر ، صاحب فضل ، لغت برادر امام حسین و قهرمان و علمدار قافله کربلا ، ایشان به سلطان ادب معروفند |
27 | امیر مهدی | فارسی | مرکب از امیر(پادشاه) + مهدی (هدایت شده) ، پادشاه صالح |
28 | ایلیاد | فارسی | نام منظومه حماسی دوران قدیم و از شاهکارهای ادبیات جهان است که درباره جنگی به همین نام است که بین مردم یونان و تراوا در گرفت |
29 | اران | فارسی | حنا که به دست و پا و محلسن زنند ، نام قلعه ای قدیمی در قزوین |
30 | ائلمان | ترکی | مانند مردم |
31 | اوات | کردی | آرزو |
32 | امیر علی | عربی | کسی که سرورش حضرت علی است . |
33 | ارشاک | فارسی | ارشک ، اشک ، نام موسس سلسله اشکانی است او یکی از یزرگان قوم پارت که در سال 256 ق.م بر سلطان سلوکی طغیان کرد و سلسله اشکانیان را بنا نهاد |
34 | اختای | ترکی | همانند نیزه - تیز |
35 | الدنیز | ترکی | اقیانوس |
36 | امیرکسری | فارسی,عربی | مرکب از امیر(عربی) به معنای حاکم و فرمانروا + کسری(فارسی) به معنای خسرو و پادشاه است. |
37 | ارش | فارسی | آرش،عاقل و زیرک- از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است |
38 | ابتین | فارسی | آبتین ، روح کامل-انسان نیکو کار - از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی |
39 | ائیریا | اوستایی-پهلوی,فارسی | ایرج ، خوش چهره و زیبا مانند آفتاب |
40 | اسپیتمن | فارسی,فارسی | یکی از سرداران ایران در زمان داریوش هخامنشی |
41 | امیرطاها | عربی | مرکب از دو اسم امیر به معنی آقا و سروز و طاها که نام یکی از سوره های قرآن است ،برخی تفاسیر این سوره را منسوب به اهل بیت علیه السلام می دانند |
42 | امیرعباس | عربی | مرکب از دو اسم امیربه معنای حاکم و سلطان و عباس به معنای شیر درنده |
43 | امیرحسین | عربی | مرکب از دو اسم امیر و حسین،کسی که حسین علیه السلام امیر و حاکم اوست |
44 | امیرپارسا | فارسی,عربی | مرکب از امیر و پارسا ، حاکم خداترس |
45 | امیرمحمد | عربی | کسی که حضرت محمد صلی الله علیه وآله حاکم و سرور اوست |
۹۵/۰۲/۱۴